مقاومت علیه سلطه غیرمسلمانان بر مسلمانان از مبانی وحیانی متقنی برخوردار است.یکی از مهمترین این مبانی، آیه ۱۴۱ سوره نساء است که اساس قاعده فقهی نفی سلطه کفار بر مسلمین است.انجام هر اقدامی که منجر به برتری ...
بیشتر
مقاومت علیه سلطه غیرمسلمانان بر مسلمانان از مبانی وحیانی متقنی برخوردار است.یکی از مهمترین این مبانی، آیه ۱۴۱ سوره نساء است که اساس قاعده فقهی نفی سلطه کفار بر مسلمین است.انجام هر اقدامی که منجر به برتری کافران بر مسلمانان شود،حرمت تشریعی دارد.بررسی صورت گرفته در پژوهش حاضر نشان می دهد بیشتر مفسرین معاصر شیعه و سنی،برخلاف اسلاف خود،با توسعه معنایی نفی سلطه کافرین بر مسلمانان به دلالت های سیاسی و اجتماعی این آموزه قرآنی به صورت جدی توجه کرده اند. هدف از پژوهش حاضر تبیین تحول در فهم دلالت های سیاسی و اجتماعی آیه نفی سلطه وبررسی عوامل آن(مساله) با روشی توصیفی تحلیلی(روش) است. می توان دو عامل مهم را برای این تغییر رویکرد بیان کرد.عامل اول سلطه دولت های غربی بر بخش های وسیعی از جهان اسلام است.این مشکل موجب شده است مصلحان و متفکران دینی با تامل در متون اصیل اسلامی تلاش کنند راهی برای برون رفت از آن بیابند.عامل دوم تلاش فقهاء مسلمان به بویژه فقهاء شیعه در شکل دهی به جنبش های اعتراضی علیه سلطه خارجی بر مبنای این اصل قرآنی(یافته ها) به عنوان یکی از مهمترین مبانی دینی نفی سلطه غیرمسلمانان بر مسلمانان است.